«من سینه سرخی را دوست میدارم. به من خیره شده و پاهایش محکم بر شاخسار درختی جای گرفته بود. در چشمانش بارقهای از مسخرگی میدرخشید و چنین مینمود که به من میگوید:
«برای چه میکوشی از زندگیات چیزی بسازی؟
زندگی همینکه میگذرد زیباست، بیدغدغهی دلیلی، برنامهای، اندیشهای.»
نتوانستم پاسخی به او بدهم.»
(رستاخیز، کریستین بوبن، ترجمهی سیروس خزائلی، نشر صدای معاصر)
از صدیق قطبی و کانال تلگرامش