رفیق شبهای طولانی، اینجا، حالا، شب پر از ماه است. پر از مهتاب و مهتاب میبارد بر سر شیروانیهای شهر کوچک شمالی، جایی میان کوهستانهای هندوچین، در جنگل های تیره از درخت و سبزی و معابد در کنار هر آبشار و هر قله… مهتاب می بارد و سگان عوعو می کنند و مرد همسایه به […]
…آنچه بینی دلت همان خواهد وانچه خواهد دلت، همان بینی… هاتف اصفهانی Don’t demand that things happen as you wish, but wish that they happen as they do happen, and you will go on well.” Epictetus, Enchiridion Ch. 8
این ویدئو، سرشار از یک سایه است. یک گرد، یک حس آمیخته شده: مثل حس حزن، مثل حس شعف، مثل حس باور یا یاس. مردها و زنها با هم میخوانند: «ای انسان! قدر این دو روزه را بدان!» و در این چهرههای سرشار از «حس غفلت» چیزی پنهان نهفته است. آگاه نبودن از این که […]
آشنا، متن زیبایی نوشته در سوگ داریوش شایگان. حالا هزار و هشتصد و اندی سال از درگذشت امپراطور مارکوس آئورلیوس می گذرد. او که خطاب به خودش و در دفترچهی اندیشههایش نوشته بود: «زود باشد که تو همه چیز را فراموش کنی و همه چیز… یاد تو را از خاطر ببرد.» امپراطور روم، جایی دیگر […]
اگر زندگی جز خفتن و خوردن و ساختن فرزند نباشد دیگر چه چیزی اهمیت دارد؟ اگر زندگی، گواهی و شاهد و شهید این همه جان و عمر از دست رفته نباشد. اگر ننویسیم از آنها که «جوان افتادند». اگر نگرییم برای هر سال که این سان رفت؟
قرار این بوده که هیچ چیز این دنیا را به رایگان ندهند. قرار همین بود و همین بود در سکوت لبهای پر ذکر ایران خانم در آن سالهای آخر که لال و زمینگیر شده بود و جز چشمانش، جز چشمانش که سرشار از ذکر بودند. عمری ثنای خدایی را گفته باشی و مومن به ایمانی […]
به داستان ابراهیم مثل یک حکایت فکر کن: یک قصه خوب. فکر کن که چرا کسی که پدر تمامی ایمان است، کسی که برتر از هر انسانیست، نتواند توانایی ساده ای را که تمامی همنوعانش دارند، داشته باشد؟ ابراهیم، توانایی ساده ترین توانایی هر موجودی را نداشت: تولید مثل. هر موجود زندهای بعد از ذات […]
Do not praise your own faith exclusively so that you disbelieve all the rest. If you do this you will miss much good. Nay, you will miss the whole truth of the matter. God, the Omniscient and the Omnipresent, cannot be confined to any one creed, for He says in the Quran, wheresoever ye turn, […]
Seek not that the things which happen should happen as you wish; but wish the things which happen to be as they are, and you will have a tranquil flow of life. Epictetus
«مرا بردار و هر جای این جهان که میخواهی بیانداز! هر جا که باشم، خدای درون قلبم را شاد و راضی نگاه میدارم. و این نتیجه وقتیست که کردار و رفتار ما، طبعیت حقیقی خود را دنبال کنند… آیا آنچه که بر من میگذرد دلیلی کافی خواهد بود برای این که من بیمار و شکسته، […]
«ای هستی! نظم تو نظم درونی من است: هیچ چیز اگر در زمان مناسب توست، نه برمن زود و نه بر من دیر است. ای حقیقت هستی! هر آن چه که فصلهایت بار آرد بر من میوه (رضا) است: که همه چیز از تو میآید و هستی همه چیز در توست و به (سوی) تو […]
«قضاوت را بیرون کن و این فکر را که «من رنج کشیدهام» را بیرون کرده ای… این فکر را که «من رنج کشیدهام» را بیرون کن و رنج، خود بیرون خواهد رفت.» امپراطور مارکوس آئورلیوس، تاملات، ۷-۴
«حتی اگر قرار شد که سه هزار سال زندگی کنی و اگر حتی ده برابر این، (همیشه) یادت باشد که هیچ کسی جانی را، جز آن جان که آن را میزید را از دست نمیدهد و جز آن زندگیی را که از دست میدهد نمی زید. و همین حقیقت است که کوتاه ترین و طولانیترین […]
Amor fati (lit. “love of fate”) is a Latin phrase that may be translated as “love of fate” or “love of one’s fate”. It is used to describe an attitude in which one sees everything that happens in one’s life, including suffering and loss, as good or, at the very least, necessary, in that they […]
در ۱۶ سالگی، کمی بالاتر از میدان فردوسی، روبروی هتل مرمر، در حیاط مدرسه روایت فتح، شغل آینده ام را انتخاب کردم. کتاب را خوانده بودم و فکر کرده بودم که می خواهم تصویر جملات اول این کتاب باشم: تصویر مردی که به آرامی و بی هدف قدم میزند. کتاب با تصویر توبیاس شروع میشود […]
A student should practise how to expunge from his life sighs and sorrow, grief and disappointment, exclamations like ‘poor me’ and ‘alas’; he should learn what death is, as well as exile, jail and hemlock, so at the end of the day he can say, like Socrates in prison, ‘Dear Crito, if it pleases the […]
دیوارم را نقش بزرگی از این تصویر جامع التواریخ پر کرده. یونسی که از دهان ماهی بیرون میآید. آنجا که می گوید :«پس درخواستش را برایش بر آورده کردیم، و او را از آن اندوه رهانیدیم. و مؤمنان را اینگونه نجات میدهیم.» روی دستان یونس از سعدی نوشته که: «قرص خورشید در سیاهی شد / یونس […]
مثل یک شب معمولی ساده در آمستردام، یک شبی در خرداد ۱۳۸۸ در تهران زندگیام برای همیشه تغییر کرد. زندگی ام، آنچنان که پیش از این از آن نگفته ام، به قبل و بعد از آن شب تقسیم می شود… آن شب بود که حس کردم دیگر هیچ وطنی نیست که منتظرم باشد. پایم از […]
…آدمها عجیبند. چیزی ورای این پوست و گوشت و این فرمهای ظاهری، در پس بودن ماست. مثل این که آن وقتی که ما را میساخته اند، ما آدمهای کوچکی بوده ایم که سوار این بدنهای بزرگ شده ایم. مثل کارگرهایی که سوییچ ماشینی را از کارفرمایی که ماشین ها را بی توجه به هر چیزی […]
Adopt a systematic study of the way all things change into one another: pay constant attention to this aspect of nature and train yourself in it. Nothing is so conducive to the greatness of mind. One so trained has divested himself of his body: recognizing that in almost no time he will have to leave […]
https://youtu.be/tKj7N0X_TZw And then the beauty that is hidden (even and particularly) in the face of disaster, loss, and death… which everybody sooner or later will face in him or herself…and there, the beauty is not apparent on the surface of things… Miracles happen through surrender.
همه زندگی ام آرزویی داشته ام: این که کتابی بنویسم. محتوای کتاب مهم نیست. اما صرفا مهم است که در صفحه اول به چه کسی تقدیم می شود.مثل کتابهای رضا که همیشه صفحه اولشان نمایشی بودند از انشای زیبایی درباره دنیا و رابطه گیرنده به جهان هستی. موضوع کتاب هر چیزی می تواند باشد اما […]
«م عزیز… اگر فکر کنم، اگر خلاصه تمامی آنچه را که در سکوت و در شلوغی این سالها و از ورای تمامی رنجها آموخته ام را در جمله ای و در کلمه ای بیان کنم، اگر کلمه مشترک میستر اکهارت و اکهارت تولی و حاج اسماعیل و اگر تمامی حکمت دائو را و راه رهایی […]
To some people, surrender may have negative connotations, implying defeat, giving up, failing to rise to the challenges of life, becoming lethargic, and so on. True surrender, however, is something entirely different. It does not mean to passively put up with whatever situation you find yourself in and to do nothing about it. Nor does […]
Bassui wrote the following letter to one of his disciples who was about to die: The essence of your mind is not born, so it will never die. It is not an existence, which is perishable. It is not an emptiness, which is a mere void. It has neither color nor form. It enjoys no […]