توانمندترین نیایشها، آن قادر متعال و آن ارزشمندترین همه اعمال نتیجه یک ذهن آرام ست.
مایستر اکهارت
هر چه این ذهن آرامتر..،
ارزشمندتر و عمیق تر و گویا تر و بی عیبتر این نیایش.
برای ذهن آرام همه چیز ممکن است.
و ذهن آرام چیست؟
ذهن آرام آن ذهنیست که چیزی بر آن سنگینی نمی کند، چیزی نگرانش نمیکند، که رها از تمامی بندها و خودخواهیها به تمامی با اراده خداوند یکی شده و اراده خود را میرانده…
https://en.wikiquote.org/wiki/Meister_Eckhart
ای تویی که در سکوت گوش میکنی..!
۱۳ آذر ۱۳۹۷این روزها که رفت در یک دوره کوتاه چند ماهه بیشتر از انگشتان یک دست از جوانترها که در نزدیک میشناختم رفتند و پیرترها ماندند.
معلم ذن را گفتند که دعایی بنویس و نوشت که: «باشد که پدربزرگان بمیرند! باشد که پسران بمیرند! باشد که نوهها بمیرند!» و وقتی که عصبانی شدند از پول دعا دادن و نفرین تحویل گرفتن، برایشان گفت که چقدر بد است که برعکسش اتفاق بیافتد…
و انگار پیش از این بسیار برعکسش اتفاق افتاده بود و پس از این هم جز این نخواهد رفت.
***
شاید رسم زندگیست که بی رحمانه غیر منتظره باشد. و رسم هستیست که اینگونه سخت باشد خواندنش: که آنقدر سخت بفهمیم دلیل چیزها را! آنقدر سخت بفهمیم چرا عزیزترینمان در زندانست و چرا عزیزترینمان مرد و چرا ما؟ چرا جوان من رفت؟ چرا من؟ چرا سرطان؟ چرا؟ چرا جنگ و بدبختی و چرا کودک بیمار؟ چرا تنهایی؟ چرا فقر؟ چرا ظلم؟ کدام معنویتی و کدام حقی توانسته در کلام پاسخی به این عبارات باشد؟ هیچ. هیچ کدام.
«…کلامی برای پاسخ به زندگی وجود ندارد…»
تلخیهای زندگی، تلخ ترین تلخیهای زندگی، دری به سوی بینهایتاند که از آن راهی به سوی آرامش، راهی به سوی آن ماندگارترین باز میشود. تلخیی که در کیمیای روح اندکی از انسانها به شیرینی تبدیل میشود و این کیمیا، تنها نور این دنیای تاریک و تنها جواب تمامی سوالات بالاست و این رازیست که… جز در سکوت شنیده نمیشود.
که «…در انتهای تاریکیها روشنایی نهفته است…»
ارید ان لا ارید
۶ آذر ۱۳۹۷حق تعالی با بایزید گفت که:
یا با یزید چه خواهی؟
گفت:
خواهم که نخواهم
ارید ان لا ارید
فیه ما فیه، فصل سی ام.
رهگذر باشید
۲۶ آبان ۱۳۹۷عیسی گفت:
«رهگذر باشید.»
انجیل توماس
از انجیل های گم شده گنوسی
ای خداوند چرا دور ایستادهای؟
۲۶ آبان ۱۳۹۷به کسی که درد دارد، وعدههای دروغ ندهیم: «همه چیز خوب میشود!» همه چیز خوب نخواهد شد. با سکوتمان یا تنمان یا تعداد اندکی از کلماتمان به او بگوییم: «من ابعاد رنج تو را درنخواهم یافت.»
و زیر لب مزامیر بخوانیم: «ای خداوند چرا دور ایستادهای، و خود را به وقتِ تنگی پنهان میکنی؟»
ابراهیم سلطانی
در مرگ، چونان که در زندگی تسلیم…
۱۱ آبان ۱۳۹۷…نهال چیزی برای خویش نمیخواهد که نهال با هستی یگانه شده ست و هستی از طریق اوست که جلوه و عمل میکند.
عیسی گفته بود «..نگاه کنید به سوسنهای در دشت که چگونه میرویند.
که آنها نه زحمتی میکشند و نه در قدکشیدنشان تاب میخورند.
اما بدانید که حتّی سلیمان هم با آن همه جلال، چون یکی از آنها آراسته نشد…»
میتوانیم بگوییم که هستی – زندگی – میخواهد که نهال درخت شود اما نهال خودش را جدای از تمامیت هستی نمیبیند و هیچ چیزی برای خودش نمیخواهد.
او با آنچه که زندگی میخواهد یگانه شده ست.
همینست که نمی ترسد و در آرامشست.
و اگر قرار باشد که زودتر بمیرد با آرامش و به راحتی خواهد مرد…
که او در مرگ، چونان که در زندگی تسلیم ست.
اکهارت تل، زمینی جدید، صفحه ۱۶۱
پرواز بیپرنده
۳۰ مهر ۱۳۹۷
…و ببین چه از پرواز این پرنده که گذشت در خور تماشا بیش..؟
هنوز در سفرم، به کوشش پریدخت سپهری
چه رمزی داشت، انگار به ابدیت میرفت.
و تو فراتر شو.
دیده فروبند،
و پرواز بی پرنده را در خود نگر.
تاملات
۱۵ مهر ۱۳۹۷گویا که حقیقت در درک به تمامی اکنون و شنیدن صدای سکوت درختان دور، معنا میشود.
گوش کن! صدای باد را میشنوی؟ صدای دریاچه را که دیده نمیشود؟ صدای غروب را با بوی پاییز و خلوتی و تنهایی عجیبی که در هوا موج میزند؟ چیزی از این میان سزاوار شنیده شدن ست و زندگی در تسلیم هر لحظه به بد و خوب آن چه هست تعبیر میشود.
تسلیم. تسلیمی درونی در جلسه مصاحبه کاری، تسلیمی درونی در جلسه آشنایی، در روز دادگاه. در بالای دار و در فراموشی زندان. در شب زلزله و آخرین شب قبل از تبعید. در شب مهاجرت. در شب جدایی. در شب خداحافظی از عزیز از نزدیک: در سینه خاک و در خداحافظی از کسی از دور. در رنجها و در شادیها. در تولدها و عروسیها و خوشیها.
و چقدر محال است انسان بودن و تسلیم بودن! و گفته بودی که باید مرد. باید جان داد که
مرگ پیش از مرگ امنست ای فتا
این چنین فرمود ما را مصطفا
گفت موتواکُلکُم مِن قَبل اَن
یاتی الموت تموتوا بالفَتن
او همیگفت از شکنجه وز بلا
همچو جان کافران قالوا بلی
باز میگفت او که گر این بار من
وا رهم زین محنت گردنشکن
من نسازم جز به دریایی وطن
آبگیری را نسازم من سکن
آب بیحد جویم و آمن شوم
تا ابد در امن و صحت میروم…
مثنوی- دفتر چهارم
در حکایت «چاره اندیشیدن آن ماهی نیمعاقل و خود را مرده کردن»
«…چشمان او را درنمییابند و او چشمان را درمییابد…»
۳ مهر ۱۳۹۷آنان که این صفحه را می شناسند به تعداد انگشتان دستی هستند که این نوشته ها تنها یادداشتهایی شخصی بوده تا به امروز اما چون ممکن است که نوشتن گاهی دیرتر و دورتر شود این خبرنامه نوشته های جدید را به ایمیل تان میفرستد:
یا علی.
«یا خود خانم چاقه»
در جستجوی حکمت
۲ مهر ۱۳۹۷در جستجوی دانش
هر روز چیزی به تو افزوده می شود؛
در جستجوی حکمت
هر روز چیزی از تو کاسته خواهد شد
و در نهایت به بی ذهنی خواهی رسید؛
فرزانه ذهنی از خود ندارد
چه،
هر چه بیشتر بدانی
کمتر درک خواهی کرد.
تائو ته چینگ
به نقل از https://t.me/Harut_Marut
The peace of God
۲۶ شهریور ۱۳۹۷Nothing real can be threatened. Nothing unreal exists.” Herein lies the peace of God
A Course in Miracles
مرگ همانند یک استاد است، زیرا همه چیز را میداند…
۶ شهریور ۱۳۹۷
«من سینه سرخی را دوست میدارم. به من خیره شده و پاهایش محکم بر شاخسار درختی جای گرفته بود. در چشمانش بارقهای از مسخرگی میدرخشید و چنین مینمود که به من میگوید:
«برای چه میکوشی از زندگیات چیزی بسازی؟
زندگی همینکه میگذرد زیباست، بیدغدغهی دلیلی، برنامهای، اندیشهای.»
نتوانستم پاسخی به او بدهم.»
(رستاخیز، کریستین بوبن، ترجمهی سیروس خزائلی، نشر صدای معاصر)
از صدیق قطبی و کانال تلگرامش
گر به همه عمر خویش با تو برآرم دمی
۵ شهریور ۱۳۹۷حاصل عمر آن دمست.
باقی ایام رفت…
دلارام، محسن نامجو، حامد نیک پی، کنسرت سانفرانسیسکو
ای شیر پیر بسته به زنجیر
۲۹ مرداد ۱۳۹۷
…کزبندت ایچ عار نیاید
سودت حصار
و پیک نجاتی…
سوی تو و آن حصار نیامد…
مهدی اخوان ثالث برای محمد مصدق، ۱۳۳۵
در ستایش «خانم چاقه»
۲۲ مرداد ۱۳۹۷«…یه شب پیش از برنامه شروع کردم به نق زدن.
داشتم با ویکر از در می رفتم بیرون که سیمور بهم گفت کفشمو واکس بزنم. آتیش گرفتم. تماشاگرای تو استودیو کودن بودن٬ مجری کودن بود٬ تهیه کننده ها کودن بودن٬ منم نمی خواستم به خاطر اونا کفش مو واکس بزنم. گفتم اون جایی که ما می شینیم پامون از چشم همه دوره. سیمور گفت به هرحال واکس شون بزن. گفت به خاطر خانوم چاقه واکس شون بزن. هیچ وقت بهم نگفت خانم چاقه کیه اما بعد از اون هروقت برنامه داشتم کفش مو به خاطر خانم چاقه واکس زدم.
بذار برات یه راز وحشتناک بگم. گوش می کنی؟
همه ی تماشاگرا همون خانم چاقه ی سیمورن.
نمی دونی خانم چاقه واقعا کیه؟ ای بابا… ای بابا… مسیحه دیگه.
خود مسیح رفیق…»
از اینجا و اینجا
جز حکایت دوست
۱۵ مرداد ۱۳۹۷هرچه گفتیم
جز حکایت دوست
در همه عمر، از آن پشیمانیم…
چهل سال
۱۰ مرداد ۱۳۹۷
چهل سال، ۲۰۱۸، گوگوش، سیاوش قمیشی
برای هنگام رانندگی در اتوبانهایی که در آن به چهل سالگی می اندیشی.
Surrendered in death as it is in life
۱ مرداد ۱۳۹۷The sapling doesn’t want anything because it is at one with the totality, and the totality acts through it.
“Look at the lilies of the field, how they grow” said Jesus, “They toil not, neither do they spin. Yet even Solomon in all his glory was not arrayed like one of these.”
We could say that the totality – Life – wants the sapling to become a tree, but the sapling doesn’t see itself as separate from life and so wants nothing for itself. It is one with what Life wants. That’s why it isn’t worried or stressed. And if it has to die prematurely, it dies with ease.
It is as surrendered in death as it is in life.
A New Earth P161
نپایندگی
۲۱ تیر ۱۳۹۷سالها پیش، در سال یگانه ۱۳۶۰، وقتی خانم مهستی هنوز در حوض مسیحیت غسل تعمید نیافته بود، ناخودآگاه یکی از اصلهای بنیادین بودایی را آواز خواند: نپایندگی.
«با هم میشه موندن وقتی که، هیچی موندنی نیست».
لیلا امامی و عباس امیر انتظام امروز رفته اند و همه میروند… و بشارت اینکه «…دوران هیچ سلطنتی جاودانه نیست».
And the peace of God, which passeth all understanding
۱۴ تیر ۱۳۹۷A New Earth: Awakening to Your Life’s Purpose is a spiritual book by Eckhart Tolle
The Historical Jesus
۵ تیر ۱۳۹۷
Faith
۲۸ خرداد ۱۳۹۷Faith is a state of openness or trust. To have faith is to trust yourself to the water. When you swim you don’t grab hold of the water, because if you do you will sink and drown. Instead you relax, and float. And the attitude of faith is the very opposite of clinging to belief, of holding on. In other words, a person who is fanatic in matters of religion, and clings to certain ideas about the nature of God and the universe, becomes a person who has no faith at all. Instead they are holding tight. But the attitude of faith is to let go, and become open to truth, whatever it might turn out to be.
ورای هر خوبی و بدی
۲۳ خرداد ۱۳۹۷سالها پیش مینوشتم.
در بند نوای کلمات بودم و طنینشان.
صداها آدم را میفریبند. آدمها میشنیدند و خوششان میآمد.
آدمهایی هم بودند که همان نواها را تکرار میکردند و آهنگها و کلمات مشابه میساختند.
اینستاگرام و دنیای مجازی امروز سرشار از این جملات است: جملات شاعرانه زیبا. بیان احساسات شاعرانه. غمها و شادیها که برای لایک مخاطب در کلماتی محدود بیان میشوند و به سرعت تغییر میکنند: کلمات صدا دار. صداها را میشود تقلید و تکرار کرد و از تکرار این همه، عالم پر از شلوغیست.
این سکوت است اما که سرشارترین کلامهااست وتکرار نمیشود و هربار روایت حکایتی جاودانه و ورای هر خوبی و بدی است…
You will find a cross in everything
۲۳ خرداد ۱۳۹۷Go where you will, seek what you will, you will not find a higher way, nor a less exalted but safer way, than the way of the holy cross. Arrange and order everything to suit your will and judgment, and still you will find that some suffering must always be borne, willingly or unwillingly, and thus you will always find the cross.
Either you will experience bodily pain or you will undergo tribulation of spirit in your soul. At times you will be forsaken by God, at times troubled by those about you and, what is worse, you will often grow weary of yourself.
You cannot escape, you cannot be relieved by any remedy or comfort but must bear with it as long as God wills. For He wishes you to learn to bear trial without consolation, to submit yourself wholly to Him that you may become more humble through suffering…
The cross, therefore, is always ready; it awaits you everywhere. No matter where you may go, you cannot escape it, for wherever you go you take yourself with you and shall always find yourself. Turn where you will—above, below, without, or within—you will find a cross in everything, and everywhere you must have patience if you would have peace within and merit an eternal crown.
If you carry the cross willingly, it will carry and lead you to the desired goal where indeed there shall be no more suffering, but here there shall be. If you carry it unwillingly, you create a burden for yourself and increase the load, though still you have to bear it. If you cast away one cross, you will find another and perhaps a heavier one.
The Imitation of Christ Thomas, à Kempis 2/12
جام مدهوشی ؛ علی تجویدی ، علی اصغر شاهزیدی
In all things.
۱۶ خرداد ۱۳۹۷مرد یزدان شو!
۱۶ خرداد ۱۳۹۷کمتر از ذره نهای پست مشو مهر بورز
تا به خلوتگه خورشید رسی چرخ زنان
دامن دوست به دست آر و ز دشمن بگسل
مرد یزدان شو و فارغ گذر از اهرمنان
با صبا در چمن لاله سحر میگفتم
که شهیدان کهاند این همه خونین کفنان
گفت حافظ من و تو محرم این راز نهایم
از می لعل حکایت کن و شیرین دهنان
شاه شمشادقدان خسرو شیرین دهنان…
گیتا-۲
۱۶ خرداد ۱۳۹۷«در پایان ماجرای (مهابهارت)، پنج شهزاده پاندو با عروس خود به زیارت مقر خدایان که بر فراز قله هیمالیا است میروند. دروپادی و چهار برادر در راه میمیرند و تنها یودشترا… با سگ خود به آنجا میرسد.
اندرا الهه سگان دم در پدیدار میشود و سگ را از ورود در ملکوت باز میدارد. یودشترا نمیخواهد مصاحب وفادار خود را رها کند و میگوید اگر سگ را راه ندهند او نیز از سودای بهشت خواهد گذشت و پای در آن نخواهد گذاشت.
پس از گفتوگوی زیاد اندرا تسلیم میشود و شهریار با سگ خود در بهشت میرود…»
مقدمه بهاگاواد گیتا، محمد علی موحد، ۱۳۴۴، ۱۹۶۵ میلادی
استغنای از «مذهب»
۷ خرداد ۱۳۹۷«…انسانِ خوب مستغنی از مذهب است، بلکه این مذهب است که به “انسانِ خوش باطن” تکیه میکند، به عبارتِ دقیق تر خوبیِ باطنیِ او همان مذهب است…»
سید مرتضی جزایری (آذر ۱۳۰۹- خرداد ۱۳۸۷)
بیشمار آقا..! بیشمار…
۳ خرداد ۱۳۹۷«…پیش از شما،
به سان شما،
بی شمارها…
با تار عنکبوت،
نوشتند روی باد:
کاین دولت خجسته جاوید زنده باد..!»
Never fight with what is
۱ خرداد ۱۳۹۷